ستسوکو هارا و هیدکو تاکامینه دو بازیگر سرشناس سینمای کلاسیک ژاپن‌اند، دو هنرپیشۀ تکرارنشدنی و از یاد نرفتنی. در بین این دو، ستسکو هارا جایگاه ویژه و بی‌بدیلی برای من داشته و دارد. 

بازیگری کاریزماتیک با چهره‌ای بی‌نهایت دلنشین و نگاهی که توامان دو حس متضاد غم و شادی را انعکاس می‌داد؛ چشمانی گاه چنان خندان که بازتاب شادی‌ای از ته دل بودند و گاه چنان محزون که گویی تمام غم عالم بر پشتِ صاحب این چشم‌ها  سنگینی می‌کند.

 

ستسوکو بازیگریست که به اصطلاح دوربین او را دوست دارد. در هر قاب و نمایی از فیلم بیش از هر هنرپیشه دیگری به چشم می‌آید و نظرها را به خود جلب می‌کند، حتی اگر فاقد دیالوگ یا حرکتی باشد، بازیگری که بعید است تماشاگری فیلمی از او ببیند و مجذوبش نشود، بازیگری سمپاتیک و دوست‌داشتنی که دل هر تماشاگری را با آن چهرۀ مهربان و دلنشین می‌برد(می‌شود آن چهرۀ محجوب و آرام و آن خنده‌های دلبرانه را دید و دوستش نداشت؟). ستسوکو در اغلب فیلم‌هایش شمایلی از معصومیت و مهربانی و ازخودگذشتگی پایان‌ناپذیر است، و به طور غریبی سیمای واقعی‌ او و شخصیت سینمایی‌اش با هم عجین شده بودند.

ستسوکو با آن چهرۀ مهربان و لبخندهای آرامش‌بخش می‌توانست هر بحران و مشکل لاینحلی را قابل تحمل و علاج‌پذیر نشان دهد، مثل آبی بر آتش.


تماشاگر ایرانی بیش از هر فیلمی او را با داستان توکیو (1953، یاساجیرو اوزو) به یاد می‌آورد در نقش عروسی مهربان و فداکار که والدین شوهر مرحومش را در سفر به توکیو همراهی می‌کند درحالی‌که فرزندان این زوجِ پا به سن گذاشته، به بهانۀ گرفتارهای کار و زندگی از پدر و مادرشان غافل‌اند. نسخه دوبله شده این فیلم در سال‌های دور بارها از تلویزیون پخش شد.

برای من از سال 89 و با فیلم آخر بهار (1949) بود که ستسوکو هارا تبدیل به هنرپیشه‌ای محبوب شد و کارگردان فیلم(یاسوجیرو اوزو) یکی از کارگردان مورد علاقه‌ام. صرف حضور هارا کافی بود که بخواهم فیلمی را ببینم.

در این سال‌ها به نوعی از دیدن آثار متاخر و دوران کهن‌سالی هنرپیشگان مورد علاقه‌ام پرهیز کرده‌ام، ترجیح دادم همان تصاویر و حضور جادویی‌شان در خاطرم نقش ببندند بی‌آنکه گَرد زمانه(این واقعیت کتمان‌ناشدنی و گریپذیر) بر آن چهره‌های بی‌مانند و زیبای‌های مطبوع نشسته باشد، باید اکسیر جوانی وجود می‌داشت تا این انسان‌های تکرارنشدنی برای نسل‌ها محتلف با همان شمایل یگانه‌شان جاودان بمانند.


ستسوکو هارا(متولد 1920) از سال 1935 بازیگری را آغاز کرد. فیلم آخر بهار(1949) نخستین همکاری او با کارگردان شهیر ژاپنی یاسوجیرو اوزو بود که این همکاری  12 سال و در چند فیلم ادامه یافت و این آثار در شهرت او بین تماشاگران غیرژاپنی تاثیر به‌سزایی داشت. هارا در 43 سالگی هنرپیشگی را کنار گذاشت و در برابر اصرارها به این جمله بسنده کرد " مدت زیادی را ستسوکو هارا بوده‌ام. این نام هنری را استودیوها برای من انتخاب کردند. ترجیح می‌دهم برای بقیه عمر ماسایی آییدا (نام اصلی و غیرمستعارش) باشم."

از آن سال تا 2015 که هارا در 95 سالگی درگذشت هیچ خبری از او نبود. سرنوشتی شبیه گرتا گاربو(هنرپیشه سوئدی‌الاصل سینمای آمریکا) که او هم ترجیح داد در 36 سالگی از سینما کناره بگیرد و تا زمان مرگش در 85 سالگی دور از انظار عمومی زندگی کرد.



مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها